اشخاص | آزر | عموی حضرت ابراهیم (علیه السلام) | اکثر لغت شناسان نام آزر را غیر عربی می دانند اما برخی از محققان این واژه را لفظی عربی مشتق از « اَ ز ر» به معنای قوت دانسته اند. | | | 1 |
اشخاص | اسحاق | از پیامبرن الهی، فرزند حضرت ابراهیم و نیای بنی اسرائیل | نام این پیامبر الهی 17 بار در قرآن کریم آمده است. مشهور لغویان اسحاق را واژه ای عبری می دانند که از «یصحاق» به معنای «می خندد» گرفته شده است اگرچه برخی آنرا عربی و مشتق از (س-ح-ق) دانستند. ( لسان العرب، ج6، ص 195) | | | 1 |
اشخاص | اسماعیل | فرزند بزرگ حضرت ابراهیم جد اعلی پیامبر خاتم(ص) از پیامبران الهی ملقب به ذبیح الله | اسماعیل واژه غیر عربی و معرب «اشماعیل» به معنی « خدایا دعایم را بشنو» واژه اسماعیل 12 بار در قرآن آمده است و به نظر بیشتر مفسران « اسماعیل صادق الوعد» در آیات 55-54 سوره مریم همان اسماعیل پسر حضرت ابراهیم است. همچنین آیات 107-101 سوره صافات که به داستان ذبح فرزند ابراهیم پرداخته نیز درباره حضرت اسماعیل است. پس از تولد حضرت اسماعیل از مادرش هاجر به فرمان خدا با راهنمایی جبرئیل در مکه که محل « غیر ذی زرع» ساکن شدند. (ابراهیم/37) | 8 | مکه | 1 |
اشخاص | الیاس | از نوادگان هارون و از پیامبران بنی اسرائیل | نام الیاس دوبار و بنا بر نظر کسانی که الیاسین را تعبیر دیگری از الیاس می دانند سه بار در قرآن آمده است. (انعام/85؛ صافات/123 و 130) الیاس واژه ای غیر عربی است که بیشتر لغویان آنرا همان «ایلیا»ی عبری به معنای «یهوه خدای من است» دانسته اند. بیشتر مفسران او را از نوادگان هارون و از پیامبران بنی اسرائیل دانسته اند و عده ای نیز او را بر اساس قرائتی شاذ و نادر از آیه (صافات/123) ادریس شمردند. | 8 | ساماریه، شمال یهودا | 1 |
اشخاص | الیسع | از پیامبران بنی اسرائیل یاد شده در قرآن کریم | در قرآن کریم نام الیسع دوبار آمده است. درآیه 86 سوره انعام در میان نام چند پیامبر برتری یافته و در آیه 48 سوره ص در میان پیامبرانی با وصف اخیار؛ اما درباره اینکه او در چه زمانی می زیسته و حوادث زندگی اش چه بوده قرآن مجید سخنی نگفته است. الیسع واژه ای معرب و اصل آن در عبری «الیشع» به معنای خدا می بیند یا خدا نجات می دهد است. هر چند که برخی آنرا واژه ای عربی و از ریشه (و-س-ع) گرفته و دلیل آنرا وسعت علم آن حضرت یا تلاش وی در طلب حق و طاعت خدا دانسته اند. (مجمع البیان، ج 4، ص 509) | 8 | | 1 |
اشخاص | ایوب | پیامبری بزرگ و الگوی صبر و استقامت | ایوب نامی است عبری که ایبوب و یوباب نیز خوانده شده است. بر اساس قول مشهور نسب شناسان حضرت ابراهیم را جد ششم ایوب دانستند در صورتی که ضمیر «ذریته» در آیه 84 سوره انعام به ابراهیم بازگردانده شود این نظر به واقع نزدیک است. نام ایوب 4 بار در قرآن آمده است . در سوره نساء /163 و انعام/90-84 نام وی در ردیف پیامبران دیگر ذکر و به مقام نبوت و بعضی صفات برجسته او تصریح شده است. در سوره انبیاء/ 84-83 اجابت دعای او در برطرف شدن سختی ها و مصیبتهایش و در سوره ص/44-41 با تفصیل بیشتری مشکلات آن حضرت، پایان یافتن آن و روی آوردن نعمتهای الهی به وی بیان شده است. | 8 | | 1 |
اشخاص | داود (ع) | از انبیاء بنی اسرائیل | نام حضرت داود (ع) شانزده بار در قرآن مجید آمده است. (بقره/251؛ نساء/163؛ مائده/78؛ انعام/84؛ اسراء/55؛ انبیاء/78و79؛ نمل/15و16؛ سبأ/10و13؛ ص/17و22و24و26و30) داود به عبری داوید تلفظ می شود که به معنی محبوب است. | 8 | بیت اللحم | 1 |
اشخاص | سلیمان | از انبياء معروف بنى اسرائيل | از انبياء معروف بنى اسرائيل، نام مبارك سلیمان هفده بار در قرآن ذكر شده و پسر داود نبى است. | 8 | | 1 |
اشخاص | لوط | پیامبری که اولین کسی بود که به ابراهیم (ع) ایمان آورد | نام مباركش 27 بار در قرآن مجيد ذكر شده است. او پيامبرى صاحب فضيلت بود «وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلًّا فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ» (انعام/86) خداوند بوى علم و حكمت عنايت كرده بود «وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» (انبياء/74) «وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ» (صافات/133)«وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ» (انبياء/75) در آیات قرآن کریم برای حضرت لوط اوصاف زیر آمده است: حكيم (الأنبياء/74) رسول أمين (الشعراء/162-161) صالح (الأنبياء/ 75) مجتبى (الأنعام/87) مرحوم (الأنبياء/75) مهاجر (العنكبوت/26) | | سدوم | 1 |
اماکن | مسجد الحرام | ابتدای معراج رسول اکرم (ص) | مراد از مسجد الحرام مسجد مكّه و یا خود مکه است که در قرآن کریم 15بار این لفظ به کار رفته است. (بقره/144و149و150و191و196و217؛ مائده/2؛ انفال/34؛ توبه/7و19و28؛ اسراء/1؛ حج/25؛ فتح/25و27) در اکثر آیات فوق مقصود مکه است. | | | 1 |
اشخاص | موسی | از پیامبران اولوالعزم مبعوث شده بر قوم بنی اسرائیل | نام مبارك موسی 136 بار در كلام اللّه مجيد بكار رفته است. كلمه موسى به زبان قبطى از دو كلمه تركيب شده است: يكى كلمه (مو) كه به معناى آب است و ديگرى كلمه (سى یا شى) كه به معناى درخت مي باشد. سبب اينكه حضرت موسى به اين نام ناميده شد، اين بود که آن تابوتى كه حضرت موسى در آن يافت شد نزديك آب و درخت بود. آن تابوت را كنيزان آسيه زن فرعون كه براى غسل كردن بيرون رفته بودند يافتند. لفظ موسى در عربى به معنى تيغ دلاكى است. (حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، جلداولمقدمه، ص249) | 8 | مدین و مصر | 1 |
اشخاص | نوح | اولين پيامبر اولوا العزم، پدر دوم نسل حاضر بشر | حضرت نوح (ع) كه نام مباركش چهل و سه بار در قرآن مجيد ياد شده اولين پيامبر اولوا العزم و از بزرگان انبياء (ع) است و كتاب او اولين كتاب آسمانى است كه مشتمل بر شرايع الهى است و شريعت او نيز اولين شريعت خدايى مىباشد. نوح علمى اعجمى و منصرف و به معنی «راحت» است. در لغت عرب مصدر و صدا را به گريه بلند كردن است. | | عراق | 1 |
اشخاص | هارون | از انبياء بنى اسرائيل و برادر موسى عليه السّلام | نام مبارك هارون نوزده بار در كلام اللّه مجيد ياد شده، با توجه به اینکه هارون مذکور در آیه «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْء» (مريم/28) هارون برادر موسى نيست. اين آيه خطاب قوم است به مريم، آنگاه كه عيسى را پيش مردم آورد. به قولى هارون مرد صالحى بود كه صالحان را به او نسبت مي دادند و به قولى هارون برادر پدرى مريم بود. (قاموس قرآن، ج7، ص154) | 8 | مصر | 1 |
اشخاص | يحيى (ع) | از انبياء بنى اسرائيل | یحیی (ع) از انبياء بنى اسرائيل، پسر زكريّا است، نام يحيى در سورههاى آل عمران، انعام، مريم و انبياء مجموعاً پنج بار آمده است. او يكى از پيامبران بزرگ الهى است و از جمله امتيازاتش اين بود كه در كودكى به مقام نبوت رسيد، خداوند آن چنان عقل روشن و درايت تابناكى در اين سن و سال به او داد كه شايسته پذيرش اين منصب بزرگ شد. به هر حال از منابع اسلامى و منابع مسيحى استفاده مىشود كه يحيى پسر خاله عيسى بوده است. | 8 | فلسطین | 1 |
اشخاص | یوسف | فرزند یعقوب (ع) | حضرت یوسف، فرزند يعقوب و نواده اسحق و فرزند سوّم ابراهيم (ع) مي باشد که نام مباركش 27بار در كلام اللّه ذكر شده است.كلمه يوسف به زبان عربى به معنی يزيد (زياد مىشود)، يا زياده است. سبب اينكه حضرت يوسف به اين نام، نامگذارى شد اين بود كه مادرش راحيل مدتى از باردار شدن محروم بود و همين محروميت موجب غم و اندوه وى شده بود هنگامى كه خداى مهربان بعد از چند سال اين مولود مسعود را به مادرش عطا كرد، مادرش او را به اين اميد يوسف ناميد كه خدا اضافه بر يوسف فرزند ديگرى نيز به او عطا فرمايد. | | بوصیر از قریه های مصر | 1 |
اشخاص | يونس(ع) | پیامبری که به شکم ماهی افتاد | نام مبارك یونس (ع) چهار بار در قرآن مجيد ذكر شده است و نيز از او با لفظ ذا النون (انبیاء/87) و صاحب الحوت (قلم/48) ياد شده است. (انعام/86؛ صافات/148-139؛ یونس/98؛ نساء/163) | | دریای سرخ، مدیترانه یونس(ع) در آن به شکم ماهی افتاد | 1 |
سایر | حنیف | دین توحیدی منسوب به حضرت ابراهیم | لفظ حنیف ده بار در قرآن به صورت مفرد (بقره/135؛ آل عمران/67و95؛ نساء/125؛ انعام/79و161؛ یونس/105؛ نحل/120و123؛ روم/30) و 2 بار به صورت جمع (حج/31؛ بینه/5) آمده است. | | | 1 |
اقوام | عاد | قوم هود، تكذيب هود و نزول عذاب | نام قبیله عاد بیست و چهار بار در قرآن آمده است. آنچه قرآن كريم از سرگذشت اين قوم آورده چند كلمه است: يكى اينكه قوم عاد، مردمى بودهاند كه در « احقاف» زندگى مىكردند. (شرح احقاف گذشت) كه اين قوم بعد از قوم نوح بودهاند. (اعراف/69؛ ذاریات/46) آيه سوره استفاده مىشود كه: آنها مردمى بلند قامت چون درخت خرما بودهاند. (قمر/20؛ الحاقه/ 7) مردمى بسيار فربه و درشت هيكل. (اعراف/69) مردمى بودهاند سخت نيرومند و قهرمان (سجده/15؛ شعراء/130) و از آيات سوره شعراء و سورههايى غير آن بر مىآيد كه اين قوم براى خود تمدنى داشته و مردمى مترقى بودهاند، داراى شهرهايى آباد و سرزمينى حاصلخيز و پوشيده از باغها و نخلستانها و زراعتها بودهاند و در آن عصر مقامى برجسته داشتهاند و در پيشرفتگى و عظمت تمدن آنان همين بس كه در سوره فجر درباره آنان فرموده: «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ». پس آنها بر توانایی و دارایی خود غره شدند و گفتند: كيست كه از ما نيرومندتر باشد! خداى توانا حضرت هود را از ميان آنان برای قوم عاد مبعوث كرد. هود عليه السّلام آن قوم را به يكتاپرستى دعوت مي كرد، ولى آنان كافر و مرتكب معصيت و فساد در زمين شدند، خداى توانا آنان را از باران رحمت خود محروم كرد. بادى را (كه شديدترين عذاب بود) براى نابودى ايشان مأمور كرد. | | « احقاف» | 1 |
سایر | قرآن | نام آخرین کتاب آسمانی | معروفترين نام مجموعه وحى محمدى همان قرآن است و اين نام بيشتر از همه نامهاى ديگر، در خود قرآن آمده است. اين كلمه شصت و هشت بار در قرآن تكرار شده و در همه جا به معناى همين كتاب آسمانى است، جز در دو مورد كه به صورت «قرآن الفجر» ذكر شده و منظور از آن نماز صبح مىباشد. (اسراء/78) كلمه قرآن بيشتر به صورت تنها ذكر شده و گاهى هم با صفتهايى چون حكيم، مبين، مجيد، كريم، عظيم، ذى الذكر، عربى و در مواردى به صورت «هذا القرآن» آمده است. | | | 1 |
نوشت افزار | قرطاس | كاغذ | | | | 2 |
اعضاي بدن | أُذُن | گوش | | | | 16 |
حیوانات | دابه | جنبنده | | | | 18 |
زمان | غدو | بامدادان | | | | 9 |
زمان | عشاء | شامگاهان | | | | 13 |
اشياء | مفاتح | كليدها | | | | 3 |
گیاهان | حبه | دانه | | | | 12 |
گیاهان | ورق | برگ درخت | | | | 3 |
اعضاي بدن | رِجل | پا | | | | 13 |
نوشيدنيها | شراب | نوشيدني | | | | 11 |
اشياء | صور | شيپور | | | | 10 |
اشخاص | زکریا | از پیامبران بنی اسرائیل | نام زکریا هفت بار در قرآن ذکر شده است. (آل عمران/37و38؛ انعام/85؛ مریم/2و7؛ انبیاء/89) | 8 | | 1 |
زمان | صبح | صبح | | | | 6 |
گیاهان | زَیتون | به درخت زیتون ومیوه آن هردو گفته می شود و واحد آن زیتونه است. | در بیان میوه های متشابه و غیر متشابه ،بعنوان مثال ذکر شده است. | | | 1 |
گیاهان | رُمّان | انار | دربیان میوه های متشابه وغیر متشابه ،بعنوان مثال ذکر شده است. | | | 1 |
رنگها | خُضْر | سبز | | | | 8 |
خوردنيها | رمّان | انار | | | | 3 |
خوردنيها | زيتون | زيتون | | | | 6 |
خوردنيها | عنب | انگور | | | | 11 |
گیاهان | طلع | ميوه/غنچه/گل | | | | 4 |
گیاهان | نبات | روييدني | | | | 9 |
گیاهان | نَخل | درخت خرما | درختان بلند قامتی که میوه های متراکم دارند. | | | 1 |
اعضاي بدن | افئده | قلب | | | | 16 |
اعضاي بدن | بطن | شكم | | | | 16 |
گیاهان | زرع | زراعت | | | | 10 |
حیوانات | حَموله | شتری که بار برآن نهند | نمونه حیوانات باربر.در مقایسه با غیر بار بر | | | 1 |
اعضاي بدن | ارحام | رحمها | | | | 7 |
اعداد | ثمانيه | هشت | | | | 6 |
حیوانات | ضأن | گوسفند | | | | 1 |
حیوانات | مَعَز | بز | خئاوند بز ها را(بعنوان مثال) جفت نر وماده آفرید. | | | 1 |
وسايل حمل و نقل | إِبِل | شتر | | | | 2 |
حیوانات | بقره | گاو | | | | 9 |
حیوانات | اِبِل | شتر-اعم از نر وماده | به عنوان نمونه ای از خلقت مثال زده شده | | | 2 |
اعضاي بدن | دَم | خون | | | | 10 |
حیوانات | خِنزیر | خوک | در این آیه خوردن آن بر مسلمانان حرام شده | | | 1 |
حیوانات | بَقَر | گاو | حیوان حلال گوشت | | | 1 |
حیوانات | غَنَم | گوسفند | حضرت موسی چوپان بود و کار خود را برای خدا در این آیه شرح می دهد.هدایت گوسفندان با عصا | | | 1 |
اشياء | ميزان | ترازو | | | | 10 |
اشياء | كيل/ مكيال | پيمانه | | | | 12 |
اعداد | عشره | ده | | | | 9 |